Archive

Sunday, February 25, 2018

تو مرداب دست و پا میزد. یه تمساح گازش کرفت. تا وسط صورت رفته بود زیر "گل". دهنش زیر گل بود و به سختی از بینی نفس میکشید. از لای درخت ها یه
blog comments powered by Disqus
Free counter and web stats