Archive

Thursday, July 13, 2017

مقر فرماندهی بمباران شده.
what do I do about it?

الان که به ... نگاه کردم یه بمب دیگه افتاد.

درباره ی گرفتن notice 24 ساعت نسبت به نتیجه ای که حاصل شد حس خوبی دارم.

روز نوشتن هست.


صداهه گفت: این نه و درد و دوری حاصل شد.

میخواهم برای شرکت کار کنم، صداهه الان گفت خوبه لازم نیست کاری بکنی.

یه قدم برای دومی برداشتم دیروز. صداهه الان مزحرفی گفت و گاز گرفت و خفه شد.

خسته ام.

یادم باشه قول دادم از حرکت نمیایستم.

از اینکه اینجا ... با مدل boundry دار کار نمیکنه خوشحال نیستم.

I am glad, very glad, ... was canceled last night.
don't have the ... to deal with that now.
I am tired.

صداهه رفت ... و حاصلش درد بود. میگه ... نمیشه. میگه با ... نمیشه. و چیز دیگه ای هم جاش نیست. حداقل دیده نمیشه. this hurts.

کمی فرمون. گذاشته بودمش کنار.
blog comments powered by Disqus
Free counter and web stats